Sara Rahmati
波斯文
جبل قاسيون - Mount Qasioun
إلى أنيش كابور
كان جبلاً صغيراً، يشبه غيمة، ويطل على لا شيء، كان عالياً مثل عصفور، كبيراً مثل شجرة، وكان وحيداً جداً، فقبل اختراع الموبايل كانت الجبال تتراسل بالطيور، لكي لا تموت الذكريات.
لقد كان جبلاً صغيراً، يحلم بالمدينة، ويفضل الازدحام، لكنه ظلَّ وحيداً جداً، فالجبال قبل ثلاثين زلزالاً كانت لا تزور بعضها البعض، بسبب خلافات عائلية.
جبلاً صغيراً، وكان الشعراء يظنونه صخرة سقطتْ من قرن الثور، ولكن صدفةً حدثت في موسم الصيد، جعلتهم يكتشفون أنَّ الجبل أنثى. في موسم الصيد، في السنة التي لم يكتشفها علماء الأركولوجيا بعد، كان الشعراءُ يلاحقون قصيدة حين غافلتهم والتجأت إلى كهف في سفح ذلك الجبل، دخلوا وراءها، ما كانوا يعلمون أنهم دخلوا فرج الجبل، لقد كانت أول عملية جماعٍ بين بشر وجبل، أنجبت مدينة، أسماها اللغويون البداية، والشعراء سموها دمشق، إنها ابنة الزنا الحلال، إنها أول المدن.
في اللحظة التي يسقط فيها جبل بامتحان الفيزياء، يتثائب جبل آخرٌ، وتنام المدينة، كأن شيئاً لم يكن، كأن كل شيءٍ كان، من قال أن جبلين لا يلتقيان، سأصحح لكم العبارة: إن لم يذهب محمد إلى الجبل، فإن الجبل سيأتي إليه، لا، سأصحح العبارة ثانيةً: إن لم يذهب كابور إلى الجبل، فإن الجبل سيأتي إليه.
٢٠١٢
录制: Literaturwerkstatt / Haus für Poesie, 2016
کوه قاسیون
برای آنیش کاپور1
کوه کوچکی بود، به شکل یک ابر، مُشرف به هیچ، در اوج مانند یکی گنجشک در آسمان، بزرگ مانند یک درخت، و پاک تنها بود، تا قبل از اختراعِ موبایل، کوهها پیغامشان را به پرندهها میسپردند تا خاطرات نمیرند.
کوه کوچکی بود که خواب شهر میدید و ازدحام را ترجیح میداد، اما یکسره تنها مانده بود. کوهها به سبب اختلافات خانوادگی از سی زلزلۀ قبل همدیگر را ندیده بودند.
کوهی کوچک، که شاعران آن را صخرهای میپنداشتند که از شاخِ یک گاو نر به زمین افتاده، اما خیلی اتفاقی در فصل شکار متوجه شدند کوه ماده است. در فصل شکار، در سالی که هنوز توسط باستانشناسان کشف نشده، شاعران در تعقیب یک شعر بودند، شعر آنها را غافلگیر کرد و در غاری در دامنۀ کوه پناه گرفت. به دنبال شعر بهدرون غار رفتند و نمیدانستند وارد واژنِ کوه شدهاند. این اولین نزدیکی بین بشر و یک کوه بود. حاصلش شهری که زبانشناسان البدايهاش نامیدند، و دمشق نامی بود که شاعران روی آن گذاشتند. دختری حاصل زِنای حلال، اولین شهر.
همان زمان که یک کوه در امتحانِ فیزیک میافتد، کوه دیگری خمیازه میکشد و شهر به خواب میرود گویی هیچ اتفاقی نیفتاده، گویی همهچیز اتفاق افتاده. چه کسی گفته کوه به کوه نمیرسد؟ به نظرم آن مثلِ معروف باید اینگونه تصحیح شود: «اگرحضرت محمد(ص) بهسوی کوه نرود، کوه بهسوی حضرت محمد(ص) میرود»، نه، دوباره باید اینگونه تصحیح شود: «اگر کاپور بهسوی کوه نرود، کوه بهسوی کاپور میرود.»
(2013)
ـــــــــــــ
1 آنیش کاپور مجسمهساز هندیتبار انگلیسی و از پیشگامان هنر مفهومی معاصر بریتانیاست. او در ۱۲ مارس ۱۹۵۴ در بمبئی هندوستان از مادری یهودی اهل بغداد و پدری هندو به دنیا آمد. اجداد مادریاش زمانی که مادرش نوزاد بود از بغداد به هند مهاجرت کردند.