Alireza Abiz (علیرضا آبیز)
همة ليموهايم نذر شاه چراغ
همة ليموهايم نذر شاه چراغ
آرامم كن، آرامم كن اي خدا
مگر نه ياد تو آرامبخش دلهاست
ليمو ميچيدم ليمو ميچيدم در باغ
ميريختم توي پيراهنام
كه به دندان گرفته بودم لبهاش را
نافم پيدا بود اي خدا نافم پيدا بود
كمي از زير و كمي از بالاش
باد ميوزيد بر تن نورسم
و ميرفت بالا تا زير بغلهام
ليمو ميچيدم
ميريختم توي پيراهنام
باد ميچرخيد دور تنم
تو ميرفت از آستينهام
بيرون ميآمد از گريبانم
ليمو ميچيدم ميريختم توي پيراهنام
باد بالا ميآمد از ساقهام
ميپيچيد دور رانهام
كرخت ميشد باسنهاي جوانم
ليمو ميچيدم ميريختم توي پيراهنام
دلم ميخواست باغبان بيايد
يا اسب باغبان بيايد
پاسبان بيايد
يا سگ پاسبان بيايد
آرامم كن، آرامم كن اي خدا