Alireza Abbasi (علیرضا عباسی)
[مُسکن دیگری]
langue: persan
traductions:
allemand ([Noch eine Beruhigungstablette])
[مُسکن دیگری]
مُسکن دیگری
در دهان می گذارم
از پشت شیشه ی عینک
به وطن نگاه می کنم
مایوس کننده است
هیچ چشم اندازی
از پشت شیشه ها زیبا نیست
جنگل با هر درختی که مي ميرد
لاغرتر مي شود
انسان با هر قرص
تنهاتر