拉姆安拉*

在拉姆安拉
古人在星空對奕
殘局忽明忽暗
那被鐘關住的鳥
跳出來報時

在拉姆安拉
太陽象老頭翻牆
穿過农贸市場
在生鏽的銅盤上
照亮了自己

在拉姆安拉
諸神從瓦罐飲水
弓向獨弦問路
一個少年到天邊
去繼承大海

在拉姆安拉
死亡沿正午播種
在我窗前開花
抗拒中樹得颶風
那狂暴原形

*拉姆安拉(Ramallah)﹐巴勒斯坦在西岸的首府。

© Bei Dao
Producción de Audio: 2004 M.Mechner / literaturWERKstatt berlin

رام الله

بئی دائو

در رام الله
ملت های باستان شطرنج بازی می کنند زیر آسمان پر ستاره
چشمک زنان دست آخر
پرنده ای محصور در ساعت
بیرون می پرد تا زمان را اعلام کند

در رام الله
خورشید چون پیرمردی از دیوار بالا می رود
از بازار شپش می گذرد
با آیینه نور می اندازد
بر صفحه ای مسین و زنگار بسته

در رام الله
خدایان از کوزه های زمینی آب می نوشند
کمانی از زهی نشانی می پرسد
پسری تصمیم گرفته است اقیانوس را به ارث ببرد
از گوشه ی آسمان

در رام الله
دانه ها پاشیده می شوند روی ظهر
مرگ شکوفه می کند بیرون پنجره ام
در حال مقاومت، درخت غلبه می کند بر
شمایل وحشی و حقیقی تندباد

© Translated from English by Alireza Behnam