Mohammad Hemati (محمد همتی)
هربار
Idioma: persa
Traducciones:
griego (Κάθε φορά)
هربار
هربار که میروم
پارهای از تو را با خود میبرم
رنگی
بویی
چیزی
در گوشهای از چمدانم
لای کتابی
توی جیب شلوارم.
هربار در فرودگاه
دستگاه جیغ میکشد
ومأموران فرودگاه دورم جمع میشوند
و هرچه میگردند هیچ نمی یابند
و در آخر با نگاههای مشکوک بدرقهام میکنند.
هربار که میرسم
میبینم پارهای از من نیست
شاید وقتی خواب بودهام
تو برش داشتهای
و جایی لای گیسوان بلندت
زیر کوسنی
زیر خاک یکی از گلدانهای خانه
یا میان لبهایت
آنگاه که میبوسیدمشان
پنهانش کردهای.