Ali Babatschahi (علی باباچاهی)
امروز 5
امروز هم میگذرد با خاکروبهای که سرازیر میشود به سطل زباله
روی استخوانهایم اگر آب بپاشید یا گلاب/ کمی دلتان-
تازه میشود
در دوزخ کسی یادم کرده وگرنه جسدم چرا لبهی تخت
سخت تکان میخورد؟
ضربهی آخر را هم من زدم که نفسم قطعاً/ قطع شد
دیهی من پنج-شش بچه قطار سریع السیر است
قطار قطار اگر برسی هم بالا میروم از دار به شرطی که
به همان شرط به شرطی که
فروردین ماه 1384