Mohammad Hashem Akbariani (محمد هاشم اکبریانی)
سرمستي
اللغة: الفارسية
الترجمات:
الألمانية (Rausch)
سرمستي
كاسهها كه به هم ميخورند
لرزه مرا ميگيرد
«نكند دوباره زلزله...»
ميآيد و
بنايي كه سرپا بود فرو ميريزد
سقفي كه زير آن خانه كرده بودم خراب ميشود
تا بيايم فرار كنم
دستم را ميگيرد:
«كجا رفيق؟
تازه با هم دمخور شدهايم»
انديشه را با تلنگري منهدم ميكند
چشم به چشمم ميدوزد كه يعني من عاشقم
من هم همين كار را ميكنم
كاسهها كه به هم ميخورد
من و زلزله هر دو راه ميافتيم
چه خرابيها كه به بار نميآوريم؟!